دليل اينكه در دين مقدس اسلام عدد 7 هفتداراي اهميت است و در خيلي از امور جملهطواف كعبه صفا و مروه و غيره .... و همچنينعلت اينكه در فرهنگ ملي ما نيز به آناهميت داشته اند چيست؟.
» عدد شوط هاي طواف، هفت مرتبه است، مثل عدد رمي جمرات و سعي صفا و مروه، عدد زمين و آسمان نيز هفت است. تعداد روزها هفته نيز هفت است. يعني مجذور عمر انسان است و انسان به نيابت هر روز هفته يک شوط طواف (تولي) و يا يک سنگ به شيطان (تبري) و يک سعي ميان صفا و مروه (فرار از غير خدا به سوي خدا) دارد. پرسش شما تنها در عدد هفتاد خلاصه نمي شود، همين پرسش نسبت به اعداد 5 و 12 و 40 و هفتاد نيز مطرح است.
واقعيت اين است که اسرار و خواص اين اعداد به خوبي براي ما روشن نيست هر چند در مورد هر کدام احتمالاتي داده شده است ولي حقيقت آن را به درستي نمي دانيم. ممکن است چون عدد 7 در مورد برخي امور واقعي و تکويني مثل طبقات آسمان و زمين به کار رفته است، سعي شده در امور تشريعي نيز اين سنخيت و هماهنگي حفظ شود و به ويژه در فرهنگ ملي و آداب و سنن ملي مثل سفره هفت سين شايد اين احتمال قوي تر باشد.
عدد 12 ريشه قرآني و روايي دارد. حضرت موسي(ع) با زدن عصا به سنگ، 12 چشمه براي طوايف دوازده گانه بني اسرائيل جاري ساخت. حواريون حضرت عيسي(ع) نيز دوازده نفر بوده اند، جانشينان پيامبر گرامي اسلام(ص) نيز 12 نفرند و يا مثلا در مورد عدد 5، انبياء بزرگ و صاحب شريعت 5 تا است و يا اصحاب کساء 5 تن مي باشد.
در مورد عدد 40 شايد توجه به اين ويژگي باشد که «چهل» بار تکرار کاري موجب ريشه دار شدن و ملکه شدن آن در وجود انسان مي گردد مانند حديثي که از پيامبر گرامي اسلام(ص) رويات شده که مي فرمايد: ُمن اخلص لله اربعين يوما فجرالله ينابيع الحکمه من قلبه علي لسانه؛ هر کس چهل روز تنها براي خداوند متعال اخلاص ورزد، خداوند چشمه هاي حکمت را از قلب بر زبانش جاري مي سازد» (ميزان الحکمه، ج 4، ص 1930).
و نيز در حديثي ديگر مي فرمايد: «هر کس براي نفع امت من چهل حديث حفظ کند، خداوند او را در روز حساب فقيه و دانشمند بر مي انگيزد» (همان، ص 1931).
عدد 70 معمولا براي تکثير و فراواني و زيادي به کار مي رود. مثلا خداوند متعال درباره منافقين در آيه 80 سوره مبارکه توبه مي فرمايد: «ان تستغفرلهم سبعين مره فلن يغفر الله لهم؛ حتي اگر هفتاد بار براي آنها استغفار کني هرگز خداوند آنها را نمي آمرزد. اين گونه تعبير در واقع براي تأکيد مطلب است، يعني هر قدر براي آنها استغفار کني خداوند آنها را نمي آمرزد و منظور تعداد و شمارش نيست که معنا و مفهوم آيه اين باشد که اگر مثلا 71 بار استغفار کردي، خداوند آنها را مي آمرزد، درست مثل اين که کسي به ديگري مي گويد: اگر صد بار هم اصرار کني قبول نخواهم کرد، مفهوم اين سخن آن نيست که اگر 101 بار اصرار کني مي پذيرم بلکه منظور اين است که مطلقا و هرگز نخواهم پذيرفت.
منبع : http://www.porseman.org/q/showq.aspx?id=7582